فرزندپروی بر اساس نظریه دلبستگی پارت اول

4 اردیبهشت 1403 - خواندن 5 دقیقه - 57 بازدید



ماندانا نذریدوست کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، مربی بهداشت مادر و کودک

فرزندپروی بر اساس نظریه دلبستگی

در دوران بارداری یکی از بخش های مهم برقراری ارتباط با کودک است که از همان زمان جنینی شروع می شودبنابراین خیلی مهم است که شکل گیری دلبستگی ازهمان زمان شروع شود. گرچه جنین درکی از جهان بیرون ندارد تجربیات اوخیلی متاثر از تجربیات والدین نیست (البته این تجربیات والدین در نقشه ذهنی و رشد مغزی جنین تاثیر دارد) ولی در این رابطه کسی که بیشتر سود می برد والدین هستند.

این ارتباط با جنین و نوزاد باعث می شود والدین از لحاظ روانی برای تولد و تغییرات پس از آن آماده شوند. 

نوزاد برای رفع نیازهایش صد درصد نیازمند مادر و پدر می باشد.( نوزاد انسان ناتوان ترین و نیازمندترین نوزاد جانوران است)

نیازهای ضروری نوزاد:

خواب کافی:

درچند هفته اول این نیاز بیشتر است. هفته اول ۱۴-۱۸ ساعت هفته های بعد تا۱۲-۱۶ ساعت بعد از ۶ تا ۸ هفته دوره های خواب روزانه کاهش می یابد و طول خواب شبانه بیشتر می شود.

تغذیه مناسب:

حداقل هر دوساعت شیر بخورد و در ۶ ماه اول تغذیه انحصاری باشیر مادر و بعد بتدریج غذاهای کمکی 

  1. نیاز به امنیت:
  2. از نیازهای اساسی کودک است . قنداق کردن، ماساژ، آغوش ، حرف زدن و پاسخ دادن به واکنش های کودک توجه به نیازها و رفع آن ها، محیط آرام و کم تنش

تحریک حسی :

با لمس تحریک دیداری شنیداری:

  1. مثلا جغجغه نور و رنگ زبری و نرمی دالی موشه لالایی حمام کردن تماس پوستی موسیقی نقاشی انگشتی شعرخواندن ریتمیک
  2. این تحریکات باعث رشد نوزاد و کودک در ابعاد مختلف می شود ( رشد هیجانی فیزیکی شناختی)

 رشد هیجانی و اجتماعی:

 گفتگو با کودک ، نامگذاری روی احساساتش ، مثلا وقتی کودک خسته است و گریه می کند به او بگوییم که تو الان خسته شدی، وقتی ناراحت و غمگین است و گریه می کند ،بگوییم تو غمگینی؛ و اگر از عصبانیت گریه می کند بگوییم گریه تو از خشمت است. هنگام بازی و کارهای نوزاد حرف بزنیم و با اینکار فضای لازم برای تعامل با دیگران را به او نشان دهیم.

 جان بالبی کسی بود که در زمینه دلبستگی نظریه ای قدرتمند ارائه داد. او می گوید : اینکه یک کودک یادبگیرد رابطه چیست و چه انتظاراتی باید داشته باشد چطور باید بامن رفتار شودیا ازمن چه انتظاری می رود ،چطور باید رفتار کنم همه اینها ارتباط تنگاتنگی با سبک دلبستگی او دارد.

(البته در سالهای اخیر مقالاتی مبنی بر چالش کشیدن این نظریه ارائه شده مبتنی بر عدم وجود یک سرنوشت محتوم برای ما) 

 




رفتارهای دلبستگی:

رفتارهای برانگیزاننده (حفظ نزدیکی) خنده گریه غان و غون و...

مدل فعال ساز درونی الگوی کارکرد درونی در واقع نگرش نوزاد و کودک نسبت به مراقب و خودش

چهره دلبستگی ( در اولویت اول مادر و پدر و بعد سلسله مراتب دلبستگی

 مدل های دلبستگی بر اساس این الگوی کارکرد ایجاد می شود : ایمن و نا ایمن

شمل گیری دلبستگی ایمن از پاسخدهی مناسب و بموقع و به اندازه کافی مراقب ناشی می شود ، گرچه خلق خوی کودک نیز بسیار تاثیرگذار است.

 حساسیت مراقب : ۱- تفسیرعلائم نوزاد ۲-هماهنگی با علامت دهی ۳-پاسخگویی به علائم ۴-واکنش های راهنمایی کننده ۵ - فرزندپروی مثبت

والد باید سعی کند علائم کودک را رمزگشایی کند یعنی بچه چه احساسی را تجربه می کند؟ به سرنخ ها پاسخ دهد مثلا لبخند زدن حرف زدن تماس چشمی ( مثلا اگر بچه دستش را می کشد یا روی بر می گرداند یعنی الان حوصله ندارم و نمی خواهم این کار راانجام دهم؛ واد باید این حرکت را درک کند و کودک را وادار به انجام آن نکند. والد پاسخگو به هیجانات کودک برچسب می زند و اخساسات و هیجان های او را می پذیرد و این درک را به او نشان می دهد( عروسکت خراب شده ناراحتی می فهمم)

 والد از طریق بازی می تواند ارتباط موثرتری با کودک پیدا کند. بازی هایی که او( بچه) دوست دارد وطبق قانون او و همسطح با او

از تک تک لحظات برای ارتباط با کودک استفاده می کند غذا خوردن بازی حمام پارک و ....

 والد پاسخگو به خلق و خوی کودکش توجه می کند و اورا با دیگر کودکان مقایسه نمی کند هرکودم در مسیر رشد خودش سنجیده می شودونیازها و انتظارات باید متناسب با خودش باشد

و نهایتا هدف والد تامین ۵ نیاز اساسی کودک در تمام مراحل رشد می باشد. نیاز به 

  • نیاز به ارتباط
  • استقلال و خودمختاری
  • نیاز به بیان سالم نیازها و خواسته های سالم
  • نیاز به تفریح 
  • نیاز به محدودیت های واقع بینانه(ناکامی های بهینه)




 بازی با کودک می تواند هر ۵ نیاز را بخوبی پاسخ دهد.

 «با نگاه به کتاب فرزندپروری با کفایت»

دلبستگیوالدپاسخگوفرزندپروری